گرگ هایی در جامه ی میش

بسم الله الرحمن الرحیم

و چگونه توانستند جام را از شرابی پر کنند که هیچگاه مستی در پی ندارد بلکه پستی آنها را نمایان می کند و با شراب، زهری را مخلوط و به خورد ولی الله، غریب الغربا می دهند.
چگونه؟!!
گویی هیچ بویی از انسانیت نبرده اند و فقط به ظاهرِ انسان پا به این دیار پست گماشته اند تا حیوانیّت و نفس شیطانی خود را به اثبات رسانند.
عالم نیز رنج می برد از وجود چنین گرگهایی که جامه میش بر تن خویش کرده اند و بنا بر پاره پاره کردن جان حجّت خدا بر روی زمین دارند و زمین چگونه تاب آورد این غم غربت را ؟!
گویی می خواهد ببلعد اهل عالم را . اما زمین مطیع امر مطاع خویش، ولی الله اعظم است.زمین می داند که هستی اش از اوست و گاهی نمی داند چگونه پستی بعضی را متحمّل شود.
آیا این انسان خاکی باید مرتبه خود را از زمین کمتر آورد ؟!
نه ... انسانی که به انسانیت و هدف خلقت خویش آگاه باشد هیچگاه شرافت وجودی اش از سایر کائنات در خاطرش محو نمی گردد.
و اما آن انسان های حیوان صفت که وجودشان هستی نیست بلکه نیستی و عدم است،مرتبه ای در عالم ندارند که بخواهند مرتبه شان را به هبوط بکشانند ؛زیرا آنها خود عین سقط و سقوط اند !!
همان هایی که از ابتدا خود را در گروه حق جای دادند لکن همواره وجودشان باطل و حضورشان سبب بطلان امورات اطرافیان و به هبوط کشیده شدن جامعه به سمت پوچی می گردد.اطرافیانی که چشم و گوش دل بسته اند و گردن نهاده اند در برابر امر معاندان انقلاب اسلامی!
و همین معاندان بودند که نوشاندند به حضرت سید روح الله جام زهر را و امروز نیز در عرصه جولان می دهند، مدعی یار امام اند و به خیال خویش عضو انقلابیون بودند در حالی که خود مسبب چه فتنه هایی که نشده اند !!!
و شما جوانان انقلابی هستید که باید به جامعه جامه ی توحید بپوشانید و در خیل یاران قرار گیرید و همواره در میدان بتازید و توجه داشته باشید که سربازان امام خامنه ای روحنا فداه  از سربازان امام خمینی رحمت الله علیه بالاتر و عمیق تر اند...
و دقت کنید که مدت هاست امام فریاد أین عمّار سر داده اند و شیپور جنگ نواخته شده ؛جنگ اندیشه، جنگ قلم، جنگ عقاید.
"دیروز کافر روبرویتان بود و با او می جنگیدید اما امروز با منافقی که از پشت سر خنجر می زند می جنگید، با کافرانی در لباس اسلام !"
پس سلاح خود را در دست گیرید و فاش کنید اهداف شوم یزیدیان را و آگاه سازید جاهلان را از حقیقت پشت پرده مانده.
« آنهایی که رفتند راه ها را گشودند ، ما که ماندیم باید از این راه های گشوده شده حرکت کنیم و پیش برویم ، والّا آنها راه را باز کنند ما بنشینیم و دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم، این قدر نشناسی است ، این نمک نشناسی است. نمک شناسی در قبال شهدا این است که وقتی آنها راه را باز کردند ما از این راه حرکت کنیم و پیش برویم. وظیفه امروز ما این است و ملّت ایران این وظیفه را انجام می دهد و مسئولین کشور به این وظیفه متعهد اند و پای بند اند.شعارهای اسلامی و مبادی و اصول اسلامی برای آنها اصلی ترین پرچم ها و شعارهاست.انشاءالله این ملت با این عزم، با این روحیه، با این جوان، با این مشعل های درخشانی که از خون شهیدان برافروخته شده و فضا را روشن کرده خواهد توانست به بلندترین و دورترین آرزوهای خودش برسد.» امام خامنه ای روحنا فداه
به پا خیزید تا این بار دست در دست امیر علمدار عصر ظهور گذاریم و همواره سرببازیم در میدان جنگِ با نفاق و بصیر باشیم به آنچه فرمان می دهد سیّد علی..
مولای من همه رفتند ولی ما هم نفس با شماییم و آماده ی یاری
یا علی مدد
                                                    
                                               نوشته شده در  1394/9/21

سفر از هیچ به سوی همه چیزم ، در پیش

بسم الله الرحمن الرحیم
در قرن پانزدهم میلادی غرب تولدی دوباره یافت و عهد جدیدی به نام عهد مدرنیته و نوزایی آغاز گشت  که به این تولد دوباره ی غرب رنسانس گفته می شود.
در جامعه ی امروز ِ ما تفکر اکثر مردم تفکری است که از تمدن غرب برخاسته و برای اصلاح آن باید ابتدا تفکر امام و تفکر انقلاب اسلامی را بشناسیم و بدانیم که انقلاب اسلامی چرا رخ داد و دلیلش چه بوده و هست ؟!
  پس از این باید دانست که همه چیز در این عالم باطن و ذاتی دارد .
انقلاب اسلامی و غرب هم هر یک ظهورات و ذاتی دارند که باید از آن ها مطلع شویم.
ظهورات غرب مانند نظامات اقتصادی ، سیاسی ، آموزش و پرورش ،  صنعت ، تکنولوژی ، دولت مدرن و بیشتر ابزار آلاتی که بشر امروزه از آنها در زندگی خود به کار می گیرد ؛مثلاً نمونه ای بارز از نظام اقتصادی غرب بانک می باشد که این نیز از ظهورات غرب است.
از ظهورات انقلاب اسلامی هم میتوان  نماز، روزه ، حج ، خمس ، جهاد و ... را نام برد و امّا یکی از مهمترین و بنیادی ترین ظهورات انقلاب اسلامی ولایت فقیه است که جایگاه ایشان هنوز آنطور که باید شناخته نشده  و تاکنون میان مردم مفهوم ولایت ناشناخته باقی مانده است وتا این هنگام امّت ایشان را به عنوان ولیّ خود مقبول ندانسته است .ولیکن اگر مردم با جان و دل ولیّ خود را بپذیرند تمام امورات و حیاتشان به طور کامل تحت ولایت الله قرار میگیرد . و اگر نه با برگزیدن غیر آن تحت تاثیر تفکرات غربی و مدرنیته قرار میگیرند و زندگی خویش را در ظل ولایت طاغوت و شیطان  سپری می کنند .
از این رو ما امید داریم که بتوان ایشان را آگاه کرد و ظهور حضرت حجت را به تعجیل انداخت . انشاءالله
حال کسی که می خواهد غرب را به صورت کامل بشناسد بایستی قبل از آن بداند که دانستن علوم غربی با غرب شناسی کاملا تمایز دارد و کسی که می خواهد وارد دانشگاه شود باید قبل از ورود ، غرب را به طور ذاتی بشناسد تا پس از فرا گرفتن علوم غربی غرب زده نشود و نپنداردکه تمدن غرب چیزهای خوبی هم دارد و اگرذاتاً آن را بشناسد در می یابد که غرب هیچ چیز خوبی ندارد .
یکی دیگر از شرایطی که باید قبل از فراگیری معرفت به ذات غرب بدان آگاهی پیدا کرد این است که فرد نباید با ظهورات غرب مأنوس باشد و باید ذات الله را شناخته و آن را با جان خویش چشیده  باشد .
اکنون باید بدانیم که ذات غرب با ذات انقلاب اسلامی کاملاً منافات دارد و هیچ نقطه اشتراکی ندارند ؛ چون ذات غرب سراسر ظلمات و عدم وجود نور است و موجب سقوط باطنی بشر می شود .لکن ذات انقلاب اسلامی مملوء از نور است و باعث رشد آدمی می گردد.
پس ما باید خود را مکلّف بدانیم و نگذاریم جامعه ای که با انقلاب اسلامی و خون شهیدان برجا مانده است با تمدن غرب که هیچ و پوچ است به هبوط کشانده شود .
والسلام                                                                                                         

                                                                                              نوشته شده در 1394/4/2

 

عقل را افغان ز نفس پر عیوب

بسم الله الرحمن الرحیم
انسان اگر متکی به الله باشد ، مبنای علم و عقل او را نیز الله تعیین می کند و اگر انسان به اصل و غایت خود نائل شود _خلیفه الله شود _ خود پایه و اساس علم و عقل می شود.
در تفکر اومانیسم نیز اینچنین به نظر می رسد اما با تفاوت هایی درخور توجه و تامل !...