"قلم" سرخ کشم بر ورق دفتر دل..

اعجاز قلوب در پرتو قلم های متصل به"او"..

"قلم" سرخ کشم بر ورق دفتر دل..

اعجاز قلوب در پرتو قلم های متصل به"او"..

بشریت!
تا کی دلهاتان تاب سردی این شب سیاه را دارد؟
مگر از ظلمت نمی هراسید؟
مگر اشک های ماه را نمی بینید که بر بوم سیاه آسمان نقش بیتابی بسته اند؟
چرا به "ماه" اقتدا نمی کنید؟
مقصد ماه ، "خورشید" است..

و "صبح" ، نزدیک است..

انقلاب عاشورا

چهارشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۳ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

" وتو ای دلباخته ی کوی حسین علیه السلام  گمان مبر که عاشورا روزی است در میان روزها و کربلا شهری است در میان شهر ها" ، عاشورا و کربلا رایت حضرت حق است که از ارض سفلی تا عرش اعلی فریاد ولایت سر می دهد.. و کجایند حسینیان که نوای هل من ناصر ینصرنی حسین علیه السلام  را که در سراسر زمان طنین انداخته و زمین را به لرزه  در آورده لبیک گویند و بر همگان بنمایند که اینجا کربلاست و عاشورا در جریان ..

 هر آنکه بینگارد که تا سال 61 هجری و حضور در خیل امام حسین  علیه السلام ، زمان ، حجاب گشته و عاشورا محجوب  زبان بربندد و هشیار باشد که یزیدیان نیز چنین بوده اند و نه فقط یزیدیان سال 61 هجری بلکه تمام آنانکه مبنای زندگی شان جز بر پایه ی ولایت است در خیل شیاطینی اند که در لباس انس ظاهر گشته و بر اصل وجود خویش ـ که امام است ـ شمشیر کشیده اند ، پس ای اهل عالم گوش بسپارید به نغمه ی یومُ العاشورا و ارضٌ کربلا .. می شنوید ؟!  تمام هستی بر این اصل (ولایت) اذعان دارند و این انسان همچنان از ولایت غائب است و این نغمه ی مصداق اتمّ ولایت ، حضرت ثارالله است که در گوش جان ها منادی توحید گشته و عالمیان را از ما سوا الله غائب می کند و تبیین می کند که قیام عاشورا و بر جان خریدن آن مصائب عظمی تنها برای اقامه ی ولایت الله بوده و بس. و ولایت الله محیط بر تمام آنچه است که از اهداف قیام عاشورا خوانده می شود  چنانچه در پرتوی آن امر به امروف و نهی از منکر که جز امر به متابعت از ولایت الله و ممانعت از حاکمیت ولایت طاغوت نیست، معنا می گیرد.

(با دقت در این تعریف متوجه آنکه سایر تعاریف در ظل این تعریف است خواهیم شد.)

چنانچه که نماز و عبادات نیز با ولایت معنا می گیرد . چرا که روح تمام عبادات ولایت است و عبادت ، بی روح ولایت یعنی اقتدا به شمر ابن ذی الجوشن ملعون که هم نماز می گذارد (!) و هم روی به قبله داشت (!) و این در نظر ظاهر بینان عجیب می نماید که چگونه انسانی (!) مؤمن (!) از سر جفا سر از تن امام جدا می کند ولیکن متمسکان به حبل الله خوب می دانند که روح نماز ولایت است و روح قبله امام . و اینان از جفای آن ملعون ولشگرش هیچ در شگفت نمی مانند چرا که خوب می دانند این ملعون و مقتدایانش نه نماز می فهمند و نه قبله  و مگر می شود در مقابل امام که اصل نماز و باطن کعبه است ، صف آراست و ادعای عبادت داشت و اینجاست که لرزه بر جان ها می افتد که چندین نماز در صف امام حسین علیه السلام گذاردیم و چندین نماز(!) در صف شمر ؟!

 و وا اسفا که چه بسیارند جان هایی که هنوز طعم ولایت نچشیده اند و مدعی ایمان اند !

( و آی ای شیعیان گمان مبرید که گر نام شیعه بر خود نهادید ولایت فهم کرده اید و از اهل ایمانید به خدا قسم که اگر به فهم ولایت رسیده بودیم سامانی آن سان که شایسته ی شیعه است ملموس در زندگی ها بود ـ چرا که تمام امور زندگی با ولایت تنظیم می شود ـ چنانچه غایتش را در ظهور حضرت ولی الله اعظم می بینیم.)

حال با توجه به آیات الهی می توان هدف از نه فقط قیام عاشورا بلکه تمام قیام های قائم به حق که تماماً در پی وصول عالم به غایت وجود ، انسان کامل که مظهر تامّ ولایت است ، را دریافت و چقدر این واژه (ولایت) بر دلها غریب می نماید هر چند که شاید بر زبان آشنا باشد و به راستی چیست این ولایت که اساس شالوده ی ایمان است و بنیاد مؤمن ؟ همان که در طول تاریخ بارها به حجاب رفته و جز وقایعی چون عاشورا نتوانستند پرده از آن بدرند و به یقین اگر حیاتم جز در عصری بود که در چند دهه ی اخیر آن واقعه ای از جنس عاشورا تار و پود عالم را به لرزه در آورده هرگز کس توان فهم ولایتی که قرن هاست به حجاب رفته را نداشت . حال به لطف این واقعه که به لسان علمدار آن امام خمینی رحمت الله علیه " پرتویی از قیام عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است "، درک حقیقت ولایت و حاکمیت نظام های الهی بر انسان حق جو بسیار آسان می شود پس برای درک ولایت لازم است که بر مصداق تام آن (انقلاب اسلامی ) نگاهی چند بیندازیم تا که مباد در تشخیص حق و باطل آنچنان دچار خطا شویم که چونان شامیانی که با دیدن سر بریده ی امام حسین علیه السلام بر فراز نیزه و اسارت خاندان رسول الله صلی الله علیه و آله هلهله سر دادند و رقص و پایکوبی کردند 1 رفتار نماییم و به خیال خام خویش از حاکم حق (!) یزید ملعون حمایت کنیم آخر ای کور دلان کجای برپادارنده ی ولایت طاغوت و جفا کننده بر حق مطلق، امام حسین علیه السلام و خاندان ایشان، حق است که چنین غرق در گمراهی گشته اید و ملعونی از جنس آتش را به خاندان پیامبر رجحان می دهید. پس چشم باز کنید و بشناسید حق و باطل را که " اگر بصیرت نداشته باشید ، دوست را نشناسید ، دشمن را نشناسید یک وقت می بینید که آتش توپخانه ی تبلیغات شما و گفت و گوی شما و عمل شما به طرف یک قسمتی است که در آن دوستان مجتمع اند نه دشمنان "2

آری این انقلاب عظیم الهی آنچنان جایگاهی دارد که عدم درک آن به مثابه ی قدر نشناسی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله است . چنانچه که غفلت از صراط انقلاب اسلامی به منزله ی غفلت از صراط مستقیم ولایت است و به موجب تأخیر در مقصد نهایی آن (ظهور ولایت ) و از همین است که امام خمینی رحمت الله علیه " انقلاب اسلامی را ادامه راه سید الشهدا دانسته اند. "

 با دقت در این امر در می یابیم که همانگونه که قیام امام حسین علیه السلام برای برپایی ولایت الله و نابودی حاکمیت طاغوت بوده انقلاب اسلامی نیز مسیری روشن برای خروج از بن بست جاهلیت ثانی است پس خلاف آنچه که برخی معاندان انقلاب بر همگان القا می کنند مسیر انقلاب نه مسیری است که بر کثرات موجود دامن زند بلکه همان مسیر وحدانی عاشورا است که به سبب غلظتِ غفلتِ تاریخیِ بشر به حجاب رفته و حال تنها ناجیان صراط ولایت ، انقلابیون عاشورا منش اند.

                                                                                                                                                                                                                            نوشته شده در 1394/9/11    


1ـ این استقبال غمناک به تفضیل در بحار الانوار /ج 45 / ص 127 / باب 39 ؛ تظلم الزهرا / ص  275 می باشد .

2ـ امام خامنه ای روحنا فداه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۱۱
رحیل پریشان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">